-->
             
 
             ....مردونه 
!!! محلی برای درد دلهای مردونه دور از چشم خانومها
 
     

 :دوستان  

Arzyabi..

اراضی اشغالی
!!چرنديات

آخر دشمنها


پينکلفلويديش



:دشمنان
  

زن نوشت

خورشید خانم

 

Friday, January 17, 2003


سام
عيليک جميعا:

خدمت شوما عرض شود که ما داشتيم پَي روزا دم اذون مغرب تو اَنترنت مي چرخيديم و سرگذر, جوجه لات خفه مي کرديم که يهو ديديم زااااااارت يه بلاگ پيدا شده به اسم" مردونه" . جون اسي, اولش خئــــــــــلي حال کردم . منتها يخده که خوندم ديدم زپلشک اين لات بي خطر(پيام چرندياتي)تر زده به هرچي مرد و جوونمرده. خيلي تو لب شدم جون اسمال. گفتم اشکال نداره لوتي, ما که زمين خورده خدائي هسسيم اينم روش.


رفتم مطلب بعدي رو خوندم ديدم رِتِته. فوتينا. اينا خعــــلي از مرحله پرتن. اين جوجه لات(خداداد) اومده همين اولش داره شاخ شونه مي کشه واسه اسمال گاوکش. هي لوتي اينه رسمش ديگه! آدم مي فروشي؟از مادر زاييده نشده بخواد به اسي بگه بالا چشت خال داري.به جون ننم دندشو مي شکونم.خط خوطيش مي کنم سه سوت. حالا ما رو آتيشي مي کني؟ نه بي خيال. اينجا قراره همه لوتي ها جمع شن با هم صفايي بوکونيم و خولاصه راحت از دست هرچي زنه و اقدسه. منتها من باس از همين اولش بگم که حسابم ازين جوجه ها جداس. شوخي موخي با ضعيفه ها نيرريم. به مولا بينم اينجا کسي داره از ضعيفه ها طرفداري مي کنه, ميزنم آش و لاشش مي کنم. حالا از ما گفتن. نا سلومتي واسه خودمون اسم و رسم و دبدبه کب کبه اي داريم عشقي تو آب منگل. نوکر هرچي مرده هم هستيم. به سلومتي هرچي لوتي و مرده توي دنيا و به سلومتي هرچي مرده ضعيفه نپرسته ميرم بالا پيک اول رو بگو به سلومتي آقا اسمال.

به سلومتي هر جي لوطيه.

از طرف اسمال گاوکش (همون پژمان خفن سابق)




Thursday, January 16, 2003

آقا ما چندتا چیز هست که باهاس بگیم:
اولندش: از یه سری که به با مرام بازی درآوردن و ما بزرگ مردان عالم رو به جهانیان معرفی کردن که از همینجا ازشون تشکر میکنم. :

آقايون:
آشيخ قاضی
احسان سيبيل
فرشيد پرچونه
پژمان خفن
علیِ آرنولد اينا

خانوما:
ضعيفه قلم به دست
آبجی مريم السادات
حاجيه خانوم آلوچه
دوشيزه صورتيه خانم
شيپورچی دهن لق

دومندش: ميخواستم يك شعر خيلی زيبا و مردونه رو بهتون معرفی كنم كه اين شاعرحاذق با شهامت و مردوگی تموم يه شعر گفته و به مقام والای مردانگی خود افتخار كرده. البته گرچه ايشون بعلت اقامت در بلاد فرنگ ما بين اشعار از يك سری كلمات خارجكی استفاده كرده‌اند، ولی دليل نمشه كه از مقام و منزلت مرد كاسته شه!!
اين هم شعر با ترجمه (‌جمال شاعر و مترجم رو عشقه! )‌

من Man ام (‌ترجمه: من يك مرد هستم)‌
من Man ام (‌ترجمه: من يك مرد هستم)‌
منِ هيشه Man، منم (‌ترجمه: من هموني هستم كه هميشه مرد است! )‌
اگه سوختم،‌اگه ساختم، اگه باختم من Man ام! (‌ترجمه: هر بلايي كه سرم بياد من يكي از رو نميرم چرا كه من يك فقره مرد ميباشم!! )‌

اين هم لينكش!!




Wednesday, January 15, 2003




آقا آدم دردشو به كی بگه؟؟ به خدا از دست اين زن جماعت عاصی شديم! پس چی شد اون دورونی كه ما مردا توی‌ اين مملكت خدائی ميكرديم؟ آقايون؟ برادرا... نگذاريد خانومها به شما حكومت كنن! بابا يه خورده از من يادبگيرين آخه، كه هيچوقت نگذاشتم هيچ زنی رو سرم سوار بشه .. بذاريد تا عيال تشريف نياورده‌اند كه با ملاقه بزنن تو فرق سرم، راز موفقيتم رو بهتون بگم تا شما هم استفاده كنيد و يه عمر دعام كنيد!
آقا جون .. از من ياد بگيرين ....بچه رو عوض ميكنم، ظرفا رو ميشورم، كف آشپزخونه رو ميسابم، سبزی پاك ميكنم، تازه املت هم بلدم درست كنم!
بعله آقا! اين چه وضعشه آخه؟ هركی حوصله‌اش سر ميره، سوار ماتيز ميشه و وبلاگ ميزنه و فمينيست ميشه! اصلا بجای فمينيسم بايد گفت: فماتيزم!
نذارين اين جماعت زنونه روی شماها تاثير بذارن! قابليت هاتون رو نشون بدين! مگه يك كتاب آشپزی قيمتش چقدره؟! آقا! نيمرو درست كردن كه ديگه كاری نداره بابا! يه دونه تخم مرغ ميخواد و يه ماهی‌تابه و نمك و ديگه چی؟ همينا بود فكر كنم! آهان .... با يه سمباده كه باهاش تخم مرغ سوخته‌ها رو تميز كنيد.
خودتون بگيد.. تا حالا چندبار شده كه مجبور شديد گشنگي بكشيد چون مامان جان يا خانوم خونه نبودند كه برای حضرتعالی غذا درست كنن كه بريزين توی اون شيكم مبارك؟؟
اصلا من از اين به بعد همينجا براتون در مورد راه و روش موفقيت خودم توضيح ميدم تا شما هم بتونيد يك كدآقا (‌كدبانوی سابق!)‌ی موفق باشيد!
نبينم اون روزی رو كه يك آقای محترمی از روی ناتوانی دست كمك بسوی زنی دراز كنه! خدا اصلا منو مرگ بده كه حرفشو هم نبايد ميزدم!!
البته من هنوز هم معتقدم كه زن بايد خونه دار و نمونه باشه!! اشتباه نكنين! منظورم اينه كه:
اولا) خونه داشته باشه
دوما)‌ نه! مو نباشه!! (‌اپيلاسيون و از اين حرفا!‌‌! )‌

خيلي خوب آقايون .. درس امروز كافيه ... من ديگه برم ..عيال دارند داد ميزنن! بايد بچه رو شير بدم!! فعلا خداحافظ تا بعد!

» نكته: عزيزانی كه مايل به همكاری هستند ميتونن نوشته هاشون رو برای ما بفرستن! قبلا از همكاری شما ممنونيم و دستتان را «مردونه» ميفشاريم!




Sunday, January 12, 2003

منت خدای را عزوجل، كه مرد بيچاره را از دست زن كرد كچل!!!

خدايا تو را سپاس ميگوئيم كه اينقدر به زنها لطف داری كه مردها را آفريدی تا زنها در خانه بشينند و استراحت كنند وتا صبح پاي تلفن با زری خانوم صحبت كنند و پشت سر هم غيبت كنند و روزی شونصد بار ( حتی اعياد مذهبی و تعطيلات رسمي)‌ جلوی آينه بايستند و به هيكل خود ببالند و به خود ماتيك بمالندو بنالند كه: گل بايد شود از سر به پايم كه من خوشگلترين عروس دنيايم ولي شانس ندارم كه شدم همسر اين مردك بي پول ، امان از بد بياری (!)‌ ‌كه ندارد به كف‌اش چارتا هزاری ، كه توانم بروم سوی مغازه، و خرم آن ريمل خوش رنگ كه به رنگ مد امساله و برسر كنم آن روسری شيك و به تن مانتوی آنتيك و روم منزل خاله كه نشانش دهم اين تيپ و قيافه كه بداند كه هنوزم كه هنوزه ، جوان هستم و شادانم و خوشحالم و شنگول ... ولی.. امان از شوهر بي‌پول كه ندارد كسب و كاری‌ كه دهد خرج من و ريمل و گوشواره و غيره كه روم خانه خاله و نشانش دهم آن گوشواره و آن ريمل خوشرنگ كه به رنگ مد امساله، كه بداند كه هنوزم كه هنوزه، ‌عزيز هستم و زيبا و فريبا. كه بداند كه هنوزم كه هنوزه جوان هستم و شادانم و خوشحالم و شنگول.... ولي.. امان از شوهر بي پول ...!!!